کاریکلماتور و سهراب گل هاشم
سه شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۷ :: 9:49 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
کاریکلماتور

* فریاد را همه می شنوند، هنر واقعی شنیدن صدای سکوت است.

* گاهی اوقات افکارم با سکوت زندانی می شوند.

* عاشق با تلسکوپ به دنیا نگاه می کند و حسود با میکروسکوپ.

* بعضی ها با هم می خورند و بعضی ها به هم.

* نمی دانم شما تره چه کسی را خرد می کنید اما من کشک خودم را می سابم.

سهراب گل هاشم

 روزنامه خراسان چهارشنبه 21 آذرماه 97 شماره 19988



سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۷ :: 14:14 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
کاریکلماتور ، زبان حرف های مگو !

هنر کاریکلماتوریست این است که با پردازش های سنجیده ، سوژه ای معمولی را دستمایه خلق یک هنر زبانی قرار دهد.همانطورکه روز و روزگار و دنیای مدرن با سرعتی باورنکردنی در حال گذار و دیگرگونی است ،ادبیات هم موازی با این تحولات شگرف سعی در آیینه شدن برای انعکاس این دگردیسی ها دارد.یکی از مولفه های بسیار مهم در هنر و ادبیات امروز ایجاز و خلاصه گویی است که شاید مهمترین عنصر و شناسه ادبیات معاصر مخصوصا در حوزه شعر و داستان باشد.ظهور و بروز داستا ن های کوتاه ،طرح ها و هایکو ها از مویدات این ادعا هستند که همواره در فضای ادبی معاصر جولان داده اند. کاریکلماتور هم از گونه های ادبی و مدرنی است که نسبت به دیگر قالب های نوشتاری نوظهور به حساب می آید اما با همین مدت کم هم که  ازابداع آن می گذرد توانسته گام های بلندی را در راه اعتلای فرهنگ و نقد مسایل اجتماعی بردارد.کاریکلماتور که به روایتی تلفیق کلمه و کاریکاتور است و سعی در بزرگنمایی و یا حقیقی نمایی مسایل پیرامون دارد امروزه دربین جوانان، علاقمندان بی شماری را به خود اختصاص داده است.اما ما برای گفتگو در این زمینه به سراغ "سهراب گل هاشم"  پیشکسوت شناخته شده کشور در رشته کاریکلماتوررفتیم و مباحثی را با این هنرمند خراسانی مطرح کردیم که از نظر گرامیتان خواهیم گذراند.گل هاشم چندین تالیف موفق در حوزه کاریکلماتور دارد و بیش از چهار دهه با مطبوعات در این زمینه همکاری می کند. گفتنی است چندین پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکترا در مورد آثار او تا کنون به رشته تحریر در آمده است

**یک کاریکلماتور موفق بیشتر به سوژه مربوط می شود یا به پردازش کاریکلماتور؟

به عقیده من ، توفیق یک کاریکلماتور ، بیشتر مرهون پردازش جملات است.

از یاد نباید برد که کاریکلماتور یک هنر زبانی است و عیار طنزهای عبارتی در این گونه ادبی بسیار بالاتر از عیار طنزهای موقعیت است و از این رو ، هنرمندانگی کاریکلماتورهای بیان محور بیش از کاریکلماتورهای سوژه محور،ارزیابی می گردد.

هنر کاریکلماتوریست در این است که سوژه ای بسیار معمولی را دستمایه خلق کاریکلماتور قرار دهد، و این مهم ، جز از طریق پردازش های سنجیده امکان پذیر نیست.

**فکر نمی کنید یک مقدار کاریکلماتور دچار تکرار و ایستایی شده باشد؟

 کاریکلماتور از زیر بنایی به نام " زبان " برخوردار است و ذاتی پویا و دینامیک دارد، بیداری ذهن یک کاریکلماتوریست با تجربه ، مسلما بدور از خصلت های ایستا خواهد بود.

به باور من کاریکلماتور ، بارزترین گونه زبان است که سعی در به جنبش درآوردن فکر مخاطبان دارد ، پس محال به نظر می رسد که خودش عاری از پویایی و حرکت باشد.

حرکت جزئی از ذات و جوهره  کاریکلماتور است.

** شما در کاریکلماتور موافق نقد بی رودرواسی و مستقیم هستید؟

 یکی از ویژگی های هنری کاریکلماتور، استفاده از آرایه ی ادبی " ایهام " است.

این آرایه ، درکنار آرایه  کنایه ، صراحت گریزی و بیان غیر مستقیم انتقادات را موجب می گردد.

با این وجود ، در کارنامه من ، هم نقد صریح و بی رودرواسی مشاهده می شود و هم نمونه های متعدد از نقد های تلویحی و غیر صریح.

البته نقد ، هنری تخصصی است و ناقد کاریکلماتور باید مطالعه عمیقی در این امر داشته باشد. 

صدق او نقدی است اندر خدمتت نیکو عیار 

چند بر سنگش زنی گر ناقدی داری بصیر

انوری

فکر نمی کنید یکی از معضلات دیگری که کاریکلماتور به آن دچار است خود سانسوری است؟

 کاریکلماتور، هم ممکن است همانند دیگر گونه های ادبی ، مبتلا به خود سانسوری شود.

اما می توان با کسب مهارت در به کارگیری هوشمندانه از ظرفیت های زبان ، و بهره جستن از آرایه های ادبی ، بسیاری از سخنان " مگو" را گفت.

** آینده و چشم انداز کاریکلماتور را چگونه می بینید ؟

 چنان که استاد سیروس شمیسا متذکر گردیده اند ، کاریکلماتور یک گونه ادبی است و رونق آن در سال های اخیر ، بیش از گذشته مشاهده می شود.

 شمار قابل ملاحضه ای پایان نامه هایی که با موضوع کاریکلماتور و تحلیل ودسته بندی انواع آن نوشته می شود ، این نوید را می دهد که در آینده ای نزدیک , این نوع ادبی دست کم در قالب دو واحد درسی در رشته ی زبان و ادبیات فارسی تدریس گردد و رمز و رازهای هنری نهفته درآن ، مورد باز شناسی واقع شود. 

 ** سخن آخر ؟

کاریکلماتور ، الگوی باریک بینی ، سنجیده گویی و ایجاز است.

سخنی است که در عین کوتاهی ، تاثیراتی بس عمیق بر ذهن و نگاه مخاطب می گذارد.

این گونه ادبی ، با سرعت زندگی بشرعصر حاضر ، تناسب بسیاری دارد و می تواند در زمانی اندک ، نمایه هایی ژرف و تامل برانگیز را به مخاطبانش منتقل کند.

 

پس خوب است که برای خلق و تولید چنین جملاتی ، بینش خود را در رویارویی با موضوعات زندگی ، وسعت دهیم و قابلیت های زبان مادری مان را برای تبیین هنرمندانه آن موضوعات ، بشناسیم

و اما چند کاریکلماتوراز سهراب گل هاشم:

*کتاب " یار " مهربانی است که با همسرتان هیچ مشکلی ندارد

*ریاضی را دوست دارم اما با جبر مخالفم

 *ساعت لاشه زمان است که بروی دست سنگینی می کند

*آدم های خسیس ، عاشق حرف مفت هستند. 

*زیبایی اش را به لوازم آرایشی اش تبریک گفتم.

*آدم های فقیر نه "مشت " دارند و نه "پشت"

*تو و من ، تومن ها می ارزیم.

سهراب گل هاشم کاریکلماتوریست مشهدی متولد سال 1336 است.

گل هاشم از سال 1355 تا کنون با مطبوعات گوناگون محلی و کشوری

همکاری داشته و مطالبی عموما طنز را به چاپ رسانده است.

شماری از کاریکلماتور های او در 3 کتاب«گاهگاهی زندگی شوخی نیست»1386

. «چند قدم به حرف حساب» 1389 و «قلم کم حرف» 1395 به چاپ ریسده است.

خراسان رضوی ، محمد رضا سر سالاری خبرنگار صبح امروز

 روزنامه صبح امروز دوشنبه 12 شهریورماه 1397 شماره294



سه شنبه ۶ شهریور ۱۳۹۷ :: 16:31 :: نويسنده : سهراب گل هاشم

فقرزدایی از شادی؛

گفت‌وگوی شهرآرا با سهراب گل‌هاشم، کاریکلماتوریست مشهدی

﷯ برای شکل گرفتن هویت یک طنزپرداز، ۴ دهه زمان کمی نیست و بازه زمانی‌ای در این حد و حدود نام سهراب گل‌هاشم را به عنوان «کاریکلماتوریست» به‌خوبی جا انداخته است! طنزپرداز شصت‌ویک‌ساله مشهدی خود را عاشق طنز و بزرگ‌ترین آرزویش را فقرزدایی از شادی بیان می‌کند. ابزار اظهار این عشق و تحقق آرزویش را هم «کاریکلماتور» انتخاب کرده است. او برای نوشتن جملات طنزی که به این تعبیر مشهور است، واژه‌ها را به بازی می‌گیرد و با آن‌ها شوخی می‌کند. نیش قلمش به زهر انتقادهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی مسلح است و معتقد است جملاتش باید تبسم و تفکر را در مخاطب برانگیزد. گل‌هاشم از سال ١٣۵۵ تا کنون با مطبوعات گوناگون محلی و کشوری همکاری داشته و مطالبی عموما طنز را به چاپ رسانده است؛ اگرچه گاهی در حوزه‌های دیگر هم قلم زده است. شماری از کاریکلماتورهای او در ٣ کتاب «گاه‌گاهی زندگی شوخی نیست» (١٣٨۶)، «چند‌قدم به حرف حساب» (١٣٨٩) و «قلم کم‌حرف» (١٣٩۵) به چاپ رسیده است.

﷯ از چه زمانی به نوشتن کاریکلماتور رو آوردید؟
از کودکی به مطالعه علاقه داشتم و یادم می‌آید در دوره دبستان مجله کیهان‌بچه‌ها و کتاب‌های گوناگون داستانی و غیر داستانی را مطالعه می‌کردم تا اینکه اوایل دوره دبیرستان با نوشته‌های پرویز شاپور، پدر کاریکلماتور ایران، آشنا شدم و از آن خوشم آمد. پس از خواندن جملات طنز او به سراغ ضرب‌المثل‌های طنز ایرانی رفتم که شباهت‌هایی به کاریکلماتور داشت: موش توی سوراخ نمی‌رفت جارو به دمش می‌بست! از سال ۵۵ شروع به نوشتن چنین جمله‌هایی کردم. ١٠ کار نوشتم و بردم دفتر روزنامه خراسان و به آقای شجیعی، سردبیر روزنامه، نشان دادم. جوانی هجده‌نوزده‌ساله بودم و فکر می‌کردم فقط من هستم که کارهای شاپور را خوانده‌ام، این بود که نمونه‌هایی از نوشته‌های او را هم به سردبیر نشان دادم تا مقایسه کند و کیفیت کارم را بسنجد.

﷯ نخستین کارهایتان چاپ شد؟
بله، روز بعدش چاپ کردند. یادم هست در آن‌ها با خانم‌ها شوخی کرده بودم و ظاهرا به همین دلیل زنگ زده بودند به روزنامه و پرخاش کرده و بد و بیراه گفته بودند. سنم کم بود و وقتی از ماجرا مطلع شدم ناراحت شدم اما بعد آقای تهرانی، مدیر روزنامه، به من گفت: «نوشته‌هایت خیلی عالی است و واکنش خانم‌ها نشان می‌دهد مخاطب ما بیشتر شده است، بیشتر بنویس و از همین‌ها هم بنویس!» این خیلی مرا خوشحال و دلگرم کرد.

﷯ تا کنون با چه نشریاتی همکاری داشته‌اید؟
سال‌های ۵۵ و ۵۶ و ۵٧، پیش از رفتنم به خارج با خراسان و آفتاب شرق کار می‌کردم. شروعش هم چنان‌که گفتم با کاریکلماتور بود. سال ۵٧ در آخرین اعزام به خارج در رژیم گذشته، به فرانسه رفتم تا در رشته زبان و ادبیات فرانسوی تحصیل کنم. آنجا هم دریکی‌دو‌ روزنامه مانند «لیبراسیون»طنزهای من چاپ شد. بعد از بازگشت به ایران همکاری‌ام را با روزنامه پرتیراژ «میزان» که سال ۶٠ در حدود ٢٠٠ هزار نسخه چاپ می‌شد آغاز کردم. آن زمان شمارگان روزنامه‌هایی مانند «کیهان» و «اطلاعات» حدود ١٠ تا ١۵ هزار نسخه بود. پس از میزان هم برای نشریاتی دیگر مطلب می‌نوشتم که این مطالب از گزارش‌ها و مقالات اجتماعی و اقتصادی تا سیاسی را شامل می‌شد. در دهه ٨٠ به بورس علاقه‌مند شدم و درباره آن مطالعه می‌کردم و به عنوان کارشناس بورس مصاحبه‌هایی هم با روزنامه سرمایه کردم. پس از یک وقفه ده‌ساله به دلیل فعالیت در یک شرکت صنعتی، دوباره همکاری‌ام را با مطبوعات و با نوشتن کاریکلماتور ادامه دادم. من با خیلی از نشریات محلی کار کرده‌ام که «خراسان» و «قدس» و «شهرآرا» سرآمدشان بوده‌اند. در سطح کشور هم برای روزنامه‌ها و مجلات گوناگون نوشته‌ام و گمان می‌کنم روی‌هم‌رفته تاکنون در بیش از ٣٠ نشریه اعم از محلی و کشوری و یا نشریات داخلی مؤسسات مطلب چاپ کرده‌ام؛ از «اقتصاد و زندگی» بگیرید تا «سرمایه» و «صنعت و کارآفرینی» و... .

﷯ آیا باید کاریکلماتور را شاخه‌ای از طنز بدانیم یا می‌تواند خود جریانی مستقل باشد؟
کاریکلماتور یک گونه‌ ادبی است که به خانواده طنز وارد شده است؛ به همین سادگی. درواقع یک نوع نثر کوتاه طنز است.

﷯ نظرتان درباره نوشته‌های شادروان پرویز شاپور چیست؟
کارهای شاپور مخاطب را همراه با تعجب وادار به تبسم می‌کرد، درواقع شوکی وارد می‌کرد و در قسمت دوم جمله مخاطب متوجه می‌شد که او چه می‌گوید. با این همه کاریکلماتورهای او پیام نداشت، برای نمونه «نور چراغ‌قوه را کج کردم» قشنگ است اما من خودم دلم می‌خواهد جملات طنزم پیام داشته باشد.

﷯ منظورتان از پیام چیست؟ سخنی با محتوای اجتماعی یا اخلاقی یا چه؟
همه چیز. ما کاریکلماتور را تقسیم می‌کنیم به اجتماعی و اقتصادی و سیاسی چون افراد در زندگی با همه این حوزه‌ها در ارتباط‌اند. این دغدغه‌ها ذهنم را به تکاپو وامی‌دارد تا جملاتی طنز خلق کنم که زیبا و قابل چاپ باشد. در‌این‌باره باید بگویم که ٩٩درصد جملات من چاپ شده و به ندرت سانسور شده است. چون احساس می‌کنم خط قرمزها را بهتر از بسیاری از روزنامه‌نگاران می‌شناسم.

﷯ از توجهتان در هنگام نوشتن به قابل چاپ بودن متن گفتید، این به خودسانسوری نمی‌انجامد؟
نه. من در نوشته‌هایم گاه از دستگاه‌هایی انتقاد کرده‌ام که اگر این انتقاد به تنهایی مطرح می‌شد دردسرساز بود. وقتی نگاه منتقدانه شما در مجموعه‌ای از جملات مثلا در کتاب و در قالب طنز می‌آید می‌شود آن را مطرح کرد. به هر حال باید به ناهنجاری‌ها شلیک کرد، مثلا یکی از کاریکلماتورهای من این است: «بعضی‌ها قانون را پیاده می‌کنند که خود سوار شوند.»

﷯ از دید شما کاریکلماتور خوب به‌جز داشتن پیام چه ویژگی‌هایی دارد؟
پیام و زیبانویسی و چینش و ترتیب مناسب واژگان و کوتاه‌نویسی مهم است و من به این‌ها بها می‌دهم. همچنین در کاریکلماتور صنایع ادبی مانند ایهام و ایجاز باید به کار برده شود.

﷯ تأکیدتان به کوتاهی به تنبلی مخاطب امروز برمی‌گردد؟
نه، هر چه جمله کوتاه‌تر باشد اثر بهتری دارد. ببینید، شاپور جملات دوخطی هم داشت اما اثری که باید روی مخاطب نمی‌گذاشت و ماندگار هم نشد. در غرب هم آنچه از این دست دیدم کوتاه است.

﷯ سابقه آن در ادبیات کلاسیک خودمان چگونه است؟
در آثار شاعران بزرگ ما مثل سعدی، عبید زاکانی یا قصاب کاشانی که رویکرد طنز دارند گاه می‌بینید هر بیتشان یک کاریکلماتور زیباست. قصاب کاشانی می‌گوید: دندان که در دهان نبود خنده بدنماست/ دکان بی‌متاع چرا واکند کسی؟ یا خیلی از شاعران با بیت‌های مشهور بزرگان ادبیات فارسی شوخی می‌کنند: مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید/ همسر خوب مگر گیر کسی می‌آید.

﷯ مرز کاریکلماتور با این جملات طنزی که در فضای مجازی توییتر و تلگرام رایج شده چیست؟
به هر حال جملات مدنظر شما که در فضای مجازی منتشر می‌شود به هزل و هجو و فکاهه نزدیک‌تر است؛ از این‌نظر نمی‌تواند به خانواده طنز وارد شود و چندان ارزش هنری ندارد. این‌ها را -هرچند ممکن است یک لحظه لبخندی به روی لب بیاورند- نمی‌توان جدی گرفت.

﷯ آیا وضعیت کنونی کاریکلماتور را از نظر خوانده شدن مطلوب می‌دانید؟
الان حدود نیم‌ سده از پیدایش کاریکلماتور گذشته و خوشبختانه روزبه‌روز طرفداران بیشتری پیدا می‌کند. در مصاحبه‌ای آرزو کردم در آینده نزدیک در رشته‌های ادبیات ٢ واحدی به آن اختصاص پیدا کند و تدریس شود. سال ٩۶ چهار دانشجوی ارشد زبان و ادبیات فارسی و زبان‌شناسی از شیراز و کرمان و تهران پایان‌نامه‌هایشان را به کاریکلماتورهای من اختصاص دادند. آن‌ها آن‌قدر عمیق در‌این‌باره تحقیق کرده بودند که هم استاد راهنمایشان به وجد آمده بود و هم من از آن‌ها آموختم؛ این نشان می‌دهد که اهالی دانشگاه و قشر روشنفکر و فرهیخته‌مان بیشتر به کاریکلماتور علاقه‌مندند تا عموم مردم. هرچند در این عصر اینترنت و فضاهای مجازی ازآنجاکه جوان‌های ما خیلی کم‌حوصله‌اند و همه چیز را «ام‌پی‌تری» و فشرده و خلاصه می‌خواهند کاریکلماتور را دوست دارند. 

روزنامه شهرآرا دوشنبه 5 شهریورماه 1397 شماره 2628



شنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۷ :: 15:18 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
 کاریکلماتور

روزنامه خراسان سه شنبه 18 اردیبهشت ماه 1397 شماره 19813

http://zendegisalam.khorasannews.com/newspaper/page/19813/4/45566/0 



دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ :: 19:24 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
کاریکلماتور

           چون از کلمات کاری ساخته نبود کاریکلماتور متولد شد.

  • زیر خط فقر خیلی شلوغ شده است.
  • عشق جاده‌ای است صاف و هموار، اما بعضی‌ها در این راه لیز می‌خورند.
  • بی‌صداترین تار را عنکبوت می‌نوازد.
  • سر شناس تر از آرایشگرها کسی را نمی‌شناسم.
  • روس ها «پوتین» دارند اما ما هنوز پاپوش می‌دوزیم.
  • اگر زندان نبود از دست این آزادی به کجا پناه می‌بردیم.
  • بدون عینک تمام سازها را «تار» می‌بینم.
  • معمولا قبل از خودم شستم خبردار می‌شود.
  • پابرهنه‌ها را دوست دارم چرا که ریگی در کفششان نیست.
  • دهانم پر از حرف است اما با دهان پر هم نباید سخن گفت.
  • سیاست مداران قدرتمند مثل ظروف تفلون هستند هیچ اتهامی به آنها نمی‌چسبد.
  • شاید غیبت همان مشروح اخبار باشد.
  • با یک ریال دو ریال ، سریال نمی‌توان ساخت.
  • لالایی کارتن خواب‌ها، صدای خش خش جاروی رفتگر است.
  • ای کاش تیر نگاه یار مشقی بود.
  • چون آسمان شهر آلوده بود روحش پس از مرگ به آسمان نرفت.
  • وقتی به آخر خط رسید عزرائیل به گردنش مدال آویزان کرد.
  • بعضی از نگاه‌ها صدای قشنگی دارند.
  • بهترین بازی زندگی‌اش زبان بازی بود.
  • قبل از عاشق شدن حتما به تاریخ انقضاء دقت کنید!

 روزنامهصبح امروز دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۶



شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۶ :: 12:55 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
کاریکلماتور

نمی دانم چرا قبل از خودم شستم خبردار می شود.

ای کاش تیر نگاه یار مشقی بود.

وقتی خبری دهان به دهان می چرخد حتما بو می گیرد چرا که خیلی ها مسواک نزده اند.

خروس در جلوی کانتینر پُر از مرغ خودکشی کرد.

چون آسمان شهر آلوده بود روحش پس از مرگ به آسمان نرفت.

وقتی به آخر خط رسید عزراییل به گردنش مدال آویزان کرد.

برگزیده از کتاب قلم کم حرف انتشار در آذرماه 1395



سه شنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۶ :: 20:53 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
چهارشنبه ۳ آبان ۱۳۹۶ :: 11:56 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
کاریکلماتور

بعضی از نگاه ها صدای قشنگی دارند.

برگرفته از کتاب قلم کم حرف 

سهراب گل هاشم

روزنامه خراسان چهارشنبه 3 آبان 1396 همشهری سلام شماره 19667

http://zendegisalam.khorasannews.com/newspaper/page/19667/4/39877/0 



پنجشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۶ :: 15:21 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
کاریکلماتور

تفاوت دید من و تو در نمره عینکمان است.

آدم ها عوض می شونداما عوضی ها آدم نمی شوند.

بهترین بازی زندگی اش ، زبان بازی بود.

آقازاده یعنی استثناء در خلقت.

قلم پاچه خوار ، همیشه نوکش چرب است.

ظاهرسازها با هر سازی می رقصند.

روسها پوتین دارند و ما انبوهی پابرهنه.

از نظر عوام آزادی یعنی خیابان و میدان.

نمیدانم در کدام لیستم ، اما خودی نیستم.

گاهی دولت در زنگ حساب انشاء می خواند.

ماهنامه عطر شالیزار شماره بیستم خردادماه 96



پاسخ یک کاریکلماتور نویس به « قندپهلو » یی ها
کاریکلماتور؛ طنز یا تنبلی شاعرانه
 
 
چندروز پیش در برنامه« قند پهلو»، شهرام شکیبا درباره کاریکلماتور اظهار نظری داشت که با
 
واکنش یکی از کاریکلماتورنویسان مشهدی رو به رو شد. سهراب گل هاشم ، برای اولین بار در
 
تابستان 1355 نوشته هایش در یکی از روزنامه‌ های چاپ مشهد منتشر شد و از آن تاریخ تاکنون
 
باخیلی از نشریات کشور با امضای : هوای تازه ، حبابی روی آب ، پارازیت و سهراب همکاری دارد ،
 
اولین جلدکتابش تحت عنوان «گاه گاهی زندگی شوخی نیست » در بهار 86 در تهران به چاپ
 
رسید و دومین جلد به نام« چند قدم به حرف حساب» در بهار 89 در نمایشگاه کتاب تهران رو نمایی شد.
 
سومین کتاب وی با نام "قلم کم حرف" در آذر ماه 95 وارد بازار نشر شد و برای اولین بار در ایران،
 
بخشی از کاریکلماتورهای این کتاب به انگلیسی و عربی ترجمه شده است.
 
 کاریکلماتور، کشف نادرست شاعرانه
 
 شکیبا : از لحاظ زیبایی شناسی، «کاریکلماتور» کلمه بدآهنگ و ناهنجاری است. گرچه شخص
 
نامداری (پرویز شاپور) این واژه را پیشنهاد داده است ولی پیشنهاد قشنگی نیست. کسانی که با
 
کلام آهنگین آشنا هستند، نمی توانند این واژه را بپذیرند. بدسلیقگی که در انتخاب این واژه انجام
 
شده، شاید در ارتباط با نوع کاری که آقای شاپور می کرد، درست باشد. کارهای آقای شاپور یک
 
قدم با نبوغ شعری فاصله داشت. به همین دلیل کسی نمی دانست این ها چیست! یک پایش توی
 
شعر است و یک پایش توی نثر. و چون نوع پرش خیال در کاریکلماتور، شبیه کاریکاتور است،
 
منطق کاریکاتوری است، این واژه ساخته شد.
 
ولی به نظر من حاصل تنبلی شاعرانه است. کشف شاعرانه ای که در قالب نادرستی ریخته می
 
شود. این کشف اگر در قالب درستش یعنی شعر ریخته شود، یک اتفاق است وگرنه یک کودک
 
نارس است. به همین دلیل، نه به عرصه نثر مربوط است، نه به عرصه شعر و نه عرصه تصویر. این
 
واژه، نامی است که از یک رفتار ترسیمی آمده و روی یک رفتار نوشتاری گذاشته شده است. به
 
نظرم اتفاقی بود که با آقای شاپور متولد شد و با خود آقای شاپور از دنیا رفت. بقیه دارند با
 
دستگاه، این پدیده را زنده نگه می دارند.
 
ناصر فیض: آیا دقت کردید در عرصه کاریکلماتورنویسان، استثنائا کسانی هستند که قالب های
 
دیگر ادبی مانند شعر یا داستان را کار کرده اند ولی اغلب کاریکلماتورنویسان در عرصه های دیگر
 
ادبی توانایی خاصی ندارند.
 
شکیبا: به نظر من خود آقای شاپور هر کاری که می شد با این قالب کرد، انجام داده و تمام شده است.
 
فیض: بعضی از این نامگذاری ها از بلاتکلیفی است. بعضی من درآوردی هستند که جالب است جا
 
افتاده اند و کم کم قالبی شده که اساس و پایه درستی ندارد حتی در نامگذاری.
 
شکیبا:  شاپور آن قدر آدم عزیزی بود، هیچ کس دلش نمی آمد حتی بگوید این کار، کار شیرین و
 
 
قشنگی نیست. حالا هم که ما می گوییم، احتمالا به خیلی ها برمی خورد.
 
کاریکلماتوریک گونۀ مستقل ادبی است
سهراب گل هاشم
 
«کاریکلماتور»، نامی است که از ابداعِ آن تا امروز، قریبِ نیم قرن می گذرد. این واژه را نخستین بار
 
احمد شاملو_ که در آن زمان، سردبیریِ مجلّۀ خوشه را برعهده داشت_ در سال 1347 هجری
 
خورشیدی رونمایی کرد. شاملو این اسم را زیبندۀ جملاتِ کوتاه و طنزآمیزِ پرویز شاپور تشخیص
 
داده بود و چنین استدلال می کرد که سخنِ شاپور، آمیزه ای از تصویرسازی های ذهنیِ طنزآمیز
 
است که با کلماتِ اندک بیان شده اند.
 
 شاملو، «کاریکلماتور» را «کاریکاتورسازی با کلمات» معنا می کرد و معتقد بود همان کاری که یک
 
کاریکاتوریست در عالم نقاشی می کند، شاپور در حوزه زبان انجام می دهد.
 
کاریکلماتور علاوه بر سودجستن از عنصر ایجاز، وجه نوشتاری زبان را به وجه دیداری  و ذهنیت را
 
 
به عینیت نزدیک می کند و ضمن شادی بخشی و تعجّب برانگیزی، به طرحِ انتقاداتِ تلویحی و
 
تعریض های خیال آفرین و تفکّرپرور می پردازد.
 
 کاریکلماتورهای پرویز شاپور، از موفّق ترین الگوهای نثر موجزِ طنزآمیز در سدۀ اخیر محسوب می
 
شوند که آستانۀ توجه خواننده را به محیط اطرافش افزایش می دهند و او را به این حقیقت واقف
 
می سازند که اشیا و موجوداتِ ظاهراً کم اهمیّتی همچون سنجاق، ساعت، گربه،‌ ماهی و... از
 
چه ظرفیتِ سوژه پردازی بالایی برخوردارند.متاسفانه چند روز پیش در برنامه «قند پهلو» آقایان
 
ناصر فیض و شهرام شکیبا در کمال ناباوری در میان مسابقه شاعران طناز، کاریکلماتور را
 
ساختگی و ناپخته و فنا شده خواندند و گفتند : وقتی پرویز شاپور فوت کرد نوشته هایش هم به
 
دنبال او مردند.
 
  کاریکلماتور، بنا بر اظهار نظر علمی استاد سیروس شمیسا، یک ژانر و گونۀ مستقلّ ادبی است و
 
شاید به همین دلیل است که در سالیانِ اخیر، شمارِ قابلِ ملاحظه ای از پایان نامه های مقاطع
 
تحصیلات تکمیلی در رشته های «زبان شناسی همگانی» و «زبان و ادبیات فارسی»، تحلیل و
 
دسته بندیِ زبانی و موضوعیِ این ژانرِ پرطرفدار را در دستور کار قرار داده اند.نقش ستودنیِ پرویز
 
شاپور به عنوان طلایه دارِ این نوع و نهضت ادبی، بر هیچ یک از ارباب واصحابِ منصفِ طنز معاصر،
 
پوشیده نیست .
 
به باور من، نقش و جایگاه همه کسانی که با شرافت و عشق، قلم می زنند بدون شک، تاثیر گذار
 
و ماندگار خواهد بود. ازکسانی مثل جناب فیض و شکیبا انتظار می رود  در حرمت نهادن به
 
پیشکسوتان طنز و شوخ طبعی، الگو باشند.
 
 

 

jpgfile_19519_572671_636287448691968747.jpg
jpgfile_19519_572671_636287448693698928.jpg

 

 روزنامه خراسان شماره 19519 ص 11 چهارشنبه 6 اردیبهشت ماه 96
http://khorasannews.com/?nid=19519&pid=11&type=0


جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ :: 13:21 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
گیلان طراوت گستر

یادداشتی از سهراب گل هاشم ، کاریکلماتورنویس برجسته ایران

«سهراب گل هاشم»نویسنده و کاریکلماتور نویس برجسته کشورمان ، طی

ارسال نامه ای به مجله «دادگر»به مناسبت انتشار چهلمین شماره این نشریه

، به تشریح دیدگاه خود درباره فرهنگ گیلان و ویژگی های مردمش پرداخت،

در ابتدای این نامه می خوانیم :

"در آغاز لازم است که به توصیف تصویری از بهشت یا گیلان زیبا بپردازم،

استان گیلان سرشتی سبز ،خاکی دلاور خیز ،مردمی سختکوش و دلاور دارد ،

این استان طراوت گستر در پهنه پردیس آسای خود،نام آوران فراوانی را پرورده

که آوازه بلندشان ، نه تنها در ایران ،بلکه در سراسر گیتی ،مایه فخر و مباهات

جهانیان است."

چند کاریکلماتور از سهراب گل هاشم

بعضی ها به پای هم پیر می شوند و بعضی ها به دست هم.

اگر زیاد از حد خاکی باشی ، آخرش آسفالتت می کنند.

قبل از عاشق شدن حتما به تاریخ انقضاء دقت کنید.

آدم ها عوض می شوند اما عوضی ها آدم نمی شوند.

بعضی ها عددی نیستند ما آن ها را به توان رسانده ایم.

بعضی ها توی دلتان را خالی میکنند و بعضی ها زیر پایتان را.

من با رویا زندگی می کنم و رویا با دیگری.

با آنکه لباسش پر از وصله بود ، ادعا میکرد که هیچ وصله ای به او نمی چسبد.

در زمان خوشحالی ، سلول های تنم بشکن می زنند.

اگر خودتان را به آن راه زده اید مواظب باشید گم نشوید.

درون جیب پالتویم کمی از هوای تابستان ذخیره کرده ام .

بهترین غذای قلم ، کاغذ سفید است.

قلم پاچه خوار ،همیشه نوکش چرب است.

وقتی می نویسم ، کاغذ از حرکات قلم احساس قلقلک می کند.

گاهی قلم در مسیر نوشته هایم سُرسرُه بازی می کند .

«سکوت »، از بلعیدن واژه ها لذت می برد.

گاهی«اعداد» با صفر« فوتبال »بازی می کنند.

وقتی توپ به پای من رسید ، زندگی ، دروازه خود را به رویم بست.

همه مردم ، گل را دوست دارند، به جز دروازه بان ها.

وقتی آخر ماه می شود ، کیفم از فراق اسکناس اشک می ریزد.

سیاستمدارترین آدم ، کسی است که در برخورد با مادرزنش ، لبخند به لب داشته باشد.

نشریه دادگر (رشت )شماره 40 نوروز 1396خورشیدی

 



پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۶ :: 15:42 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
قلم کم حرف

«قلم کم حرف» مجموعه کاریکلماتوری از «سهراب گل هاشم»نویسنده

معاصر کشورمان است که با 417 صفحه در شمارگان 1100 نسخه در آذرماه

سال 95 توسط انتشارات افراز به قیمت 42 هزارتومان به چاپ رسید.

این کتاب ، دارای متن سه زبانه (فارسی ، انگلیسی و عربی)است که

ترجمه آن به عربی و انگلیسی را دکتر اندیشه قدیریان انجام داده است.

چند کاریکلماتور از این کتاب:

مثل زود پز باش در حالی که می جوشی به آرامی سوت بزن.

روزهای خوب هم خواهند رسید ، سفارش دادیم از چین وارد کنند.

کاش کارگردان بودم ، این روزها هرکسی به من میرسد" بازیگر " است.

نشریه تحلیلی ،اطلاع رسانی و پژوهشی دادگر (رشت)نوروز 1396 خورشیدی شماره 40



چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ :: 10:19 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
کاریکلماتور  کوتاه و کوبنده است
گفت وگویی با سهراب گل هاشم به بهانه انتشار اولین کتاب سه زبانه کاریکلماتور

کاریکلماتور کوتاه و کوبنده است

نویسنده : محدثه عارفی
 

 

کاریکلماتور به چه معناست؟ 

 کاریکلماتور جمله‌های کوتاه و کوبنده‌ای است که به ناهنجاری‌های اجتماع اشاره می‌کند و از دل فرهنگ خودمان بیرون آمده است. کاریکلماتور یک گونه ادبی وارداتی به ادبیات ما نیست. کافی است کمی در ضرب‌المثل‌هایی که از هزاران سال پیش وجود داشته و نسل به نسل و دهان به دهان چرخیده‌است دقیق شویم تا نمونه‌های بی‌نظیری از کاریکلماتور را پیدا کنیم. مثلا «زبان سرخ، سر سبز می‌دهد بر باد» یا «در دروازه را می‌شود بست ولی در دهان مردم را خیر» نمونه‌هایی از همین ضرب‌المثل‌ها هستند. پرویز شاپور، پدر کاریکلماتور ایران، برای اولین بار به این گونه ادبی هویت داد و آن را به نام خود ثبت کرد. 

 

 چرا نام این جمله‌ها «کاریکلماتور» شد؟

 ترکیب و اسم کاریکلماتور را «احمد شاملو» انتخاب کرد. خودش در این‌باره می‌گوید: «من نامی بر کارهای شاپور نهادم که خوشبختانه جا افتاد و پا گرفت.» البته بعد‌ها تعابیر جالب‌تری هم برای آن عنوان شد. مثلا «عمران صلاحی» و «صابری فومنی» اعلام کردند که «کاریکلماتور، کاریکاتور کلمات است.» ولی در اصل شاملو کلمه خارجی «کاری» به معنی خنده را با «کلمه» ترکیب کرد و کاریکلماتور شکل گرفت. 

 

 چه شد که به سراغ نوشتن کاریکلماتور رفتید؟

 من از 15 سالگی عاشق جملات کوتاه، طنز و تاثیرگذار بودم. حین تماشای فیلم یا مطالعه کتاب جملات تاثیرگذارشان را یادداشت می‌کردم. در همان زمان با کارهای مرحوم شاپور آشنا شدم. 4 سال بعد از آشنایی با کارهای شاپور جذب روزنامه‌ شدم. بعد از انقلاب چند سالی به فرانسه رفتم. در آنجا هم بیکار ننشستم. شنیده بودم شاپور تحت تاثیر «ژیلبرت سیبرون» فرانسوی بوده است پس سعی کردم با کار‌های او آشنا شوم. از جملات ژیلبرت این است: «جنگل در میان درختان پنهان شده است.» این جمله تعجب و تبسم دارد ولی ما را به وجد نمی‌آورد. آنجا راه خودم را پیدا کردم چون ما جملاتی را دوست داریم که در آن تبسم به همراه تفکر بیاید. در واقع می‌خواهیم توجه مخاطب را به موضوعی جلب کنیم که به سادگی از کنار آن گذشته است. مثلا: «شهرداری راه پولدار شدنش را آسفالت می‌کند.»

 

 اولین جمله‌هایی که به‌صورت کاریکلماتور نوشتید چه بود؟ 

 یک زمانی به هندوانه‌های شیرین می‌گفتند پر‌آب و الان به شیر پاستوریزه. وقتی چشم‌های نخودیش را دیدم از آبگوشت خوشم آمد. عشق یک خواب شیرین است و ازدواج ساعت شماطه‌دار. 

 

 از کتاب جدیدتان که به سه زبان عربی، فارسی و انگلیسی است، بگویید. 

عمران صلاحی درباره با کتاب‌ کاریکلماتور می‌گوید: «کاریکلماتور کتابی است که می‌توانید آن را از هر‌کجا که دلتان خواست بخوانید و لذت ببرید، حتی از آخرش.»  این جمله تعبیر کوتاه و درستی در رابطه با کتاب من است. کتاب «قلم کم حرف» بیش از 1000 جمله دارد. 2 سال با آقای اندیشه قدیریان استاد ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی برای نگارش آن وقت گذاشتیم. حتی جملات را به کشورهای مختلف فرستادیم و از تاثیر جملات بر روی مردم دیگر نقاط دنیا مطمئن شدیم بعد تصمیم به انتشار کتاب به سه زبان گرفتیم و حالا استادان می‌توانند از این جملات برای دانشجوهای خارجی استفاده کنند یا حتی می‌توانیم برای ترویج فرهنگ مطالعه به دوست‌های خارجی‌مان این کتاب را هدیه کنیم. 

از آنجا که متن کتاب طنزی وفادار به اجتماع است به دلیل جملات کوتاه، مختصر و تاثیر‌گذار برای استفاده در شبکه‌های مجازی هم مناسب است. حتی می‌توان در زندگی روزمره از آن استفاده کرد زیرا هم غیر‌مستقیم منظور را می‌رساند و هم جمله‌ای است زیبا که باعث کدورت نمی‌شود.

در ضمن چون جملات کوتاه است سرمایه‌گذاری خوبی برای وقتی است که در مترو، اتوبوس و ... هدر می‌شود. 

 

 چرا اسم کتاب را گذاشتید «قلم کم‌حرف»؟

 نام کتاب در یک فراخوان عمومی انتخاب شد که از مردم خواستیم اسم‌هایی که به نظرشان زیباست را پیشنهاد کنند. ده‌ها نام فرستاده شد. یکی از آن‌ها نام فعلی کتاب است که از جمله خودم «قلم کم حرف، عمرش طولانی است» برگرفته شده است. یک نام خوب دیگر «کلمات کاری» بود که اشاره‌ به زخم کاری داشت.

 

 اگر کسی بخواهد کاریکلماتور بنویسد اصول و قواعد آن را از روی چه کتاب یا مقاله‌ای باید مطالعه کند‌؟

 برای آشنا شدن با کاریکلماتور مقاله دکتر «سیروس شمیسا» که از بزرگان ادب ما هستند مفید است. البته کتاب «کاریکلماتور در گستره ادبیات فارسی» که مولف‌های آن «یحیی طالبیان» و «فاطمه تسلیم جهرمی» هستند، کتاب کاملی است و حتی خرید اینترنتی هم دارد و به راحتی می‌تواند در دسترس دوستداران قرار گیرد. در این کتاب بهترین آثار پرویز شاپور، خودم، آقای گلکار، آقای فرج‌‌اللهی و ... را بررسی کردند. برای آشنایی با کاریکلماتور این کتاب را پیشنهاد می‌کنم. 

 

 برای نوشتن کاریکلماتور چقدر وقت می‌گذارید؟ 

 ممکن است یک جمله ذهنم را یک هفته، ده روز یا حتی یک ماه مشغول کند، بعضی‌وقت‌ها ممکن است جمله‌ای در یک ساعت نوشته شود. برای نوشتن کاریکلماتور باید سوژه‌های روز، سوژه‌هایی که غم یا شادی در آن‌هاست و ذهن را مشغول می‌کند انتخاب کرد و ده‌ها جمله نوشت. از بین آن‌ها خط زد، حذف و اضافه کرد، جای فعل و فاعل را تغییر داد تا یک جمله خوب خلق شود. 

 

 برای ماندگار شدن اثر کاریکلماتور چه باید کرد؟

 برای کاریکلماتور اصول و قواعد خاصی پیدا نشده است ولی به نظرم چینش و ساختار کلمات، ترکیب واژگان استفاده درست از صنایع ادبی یک کاریکلماتور خوب می‌سازد. در کاریکلماتور جمله باید کوتاه و زیبا باشد و پیام جالب و به روزی در خود داشته باشد. البته خیلی از جوان‌ها جملات زیبا و ماندگاری خلق می‌کنند و فکر می‌کنند کاریکلماتوریست خوبی شده‌اند در حالی که باید به کمیت هم توجه کرد. مثلا خودم بیش از پنج هزار جمله دارم که شاید هزار جمله آن مورد توجه مخاطبان باشد. 

 

 آینده این گونه ادبی را چطور می‌بینید؟

 به آینده کاریکلماتور خوش‌بینم، چون هر روز به مخاطبان آن اضافه می‌شود. مثلا در سالی که گذشت چهار پایان‌نامه به کاریکلماتور و به طور خاص به کار من اختصاص داشت که این نشان از علاقه و استقبال زیاد جوانان دارد. در حال حاضر سخنرانان و سیاست‌مداران بزرگ هم برای تاثیرگذاری کلامشان زیاد از کاریکلماتور استفاده می‌کنند.

 

 اگر بخواهید از گذشته تا الان بهترین طنزنویس‌ها را انتخاب کنید، مطالعه آثار کدام طنزنویس را به جوان امروز پیشنهاد می‌دهید؟ 

 من از نثر طنز کسانی مثل صابری فومنی، عمران صلاحی و زرویی نصرآباد واقعا لذت می‌برم. در واقع ما کتاب‌های طنز خوب زیاد داریم الان وقتش است که کتاب‌خوان‌ها زیاد شوند.

روزنامه خراسان چهارشنبه 11 اسفند ماه 1395 شماره 19487

http://jeem.ir/article/magazine/7617



سه شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ :: 23:32 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
قلم کم حرف

 

جدیدترین کاریکلماتورهای سهراب گل هاشم به بازارنشرآمد. سومین کتاب سهراب گل هاشم به نام « قلم کم حرف » گلچینی از کاریکلماتور های وی از چهل سال پیش تاکنون است. این اثر در 417 صفحه، با شمارگان1100 نسخه در قطع وزیری از سوی نشر افراز (ناشر برگزیده تئاتر، ادبیات نمایشی و ادبیات داستانی 1388) به چاپ رسیده و شاملِ «طنز های عبارتی» و «طنز های موقعیت» است.
حدود 150 «طنز موقعیت» این کتاب را که برگردانِ آن به دیگر زبان ها، امکان پذیر و برای مخاطبان غیرفارسی زبان، قابل درک و فهم بوده، دکتر اندیشه قدیریان به انگلیسی و عربی ترجمه کرده که چند و چون ترجمه آن ها نیز در مقدمه وی بر کتاب بیان شده است. همچنین فرشته نمد کلاهی، نرگس محمدی و مجید مهجور با تصویرگری، ترجمانی بصری از منتخب جملات این مجموعه ارائه کرده اند که در نوع خود بسیار زیبا و ممتاز شمرده می شود. اولین کتاب وی تحت عنوان «گاه گاهی زندگی شوخی نیست»، مجموعه کاریکلماتور و جملات برگزیده طنز بود که در بهار 86 در تهران به چاپ رسید و دومین جلد به نام «چند قدم به حرف حساب» در بهار 89 در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی شد.

http://khorasannews.com/?nid=19484&pid=10&type=0

روزنامه خراسان یکشنبه 8 اسفند 98 شماره 19484 صفحه 10



پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۵ :: 14:44 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
25 بهمن ماه 1395 ساعت 10 صبح رادیو فرهنگ در برنامه چاپ اول

 

سومین کتاب سهراب گل هاشم به نام « قلم کم حرف » گلچین از کاریکلماتورهای ایشان از چهل سال پیش تا کنون را در بر می گیرد. این اثر در ۴۱۷ صفحه، با تیراژ ۱۱۰۰ نسخه در قطع وزیری از سوی نشر افراز (ناشر برگزیدۀ تئاتر، ادبیات نمایشی و ادبیّات داستانی ۱۳۸۸) به چاپ رسیده و شاملِ «طنزهای عبارتی» و «طنزهای موقعیت» است.

حدود ۱۵۰ «طنز موقعیّت» این کتاب نیز که برگردانِ آن به دیگر زبان ها، امکان پذیر و برای مخاطبان غیرفارسی زبان، قابل درک و فهم بوده، از سوی دکتر اندیشه قدیریان به انگلیسی و عربی ترجمه شده که چند و چون ترجمۀ آنها نیز در مقدمه وی بر کتاب بیان شده است.

 

همچنین فرشته نمد کلاهی، نرگس محمدی و مجید مهجور با تصویرگری هنرمندانه خود، ترجمانی بصری از منتخب جملات این مجموعه ارائه کرده اند که در نوع خود بسیار زیبا و ممتاز شمرده می‌شود.

 

برنامه ی چاپ اول رادیو فرهنگ روز دوشنبه ۲۵ بهمن ماه ۹۵ ساعت ۱۰ صبح مصاحبه ای را با سهراب گل هاشم انجام داده  که می توانید در لینک زیر گوش کنید :

فایل صوتی مصاحبه با سهراب گل هاشم در رادیو فرهنگ



پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۵ :: 12:20 :: نويسنده : سهراب گل هاشم

کاریکلماتور


وقتی از پست و مقام بالایش خلع شد، دیدم از من هم کوتاهتر است.

***

آنهایی که "بلند" فکر میکنند هیچوقت "کوتاه" نمی آیند.

***

تمام زندگیام قسطی است؛ اما گوشم بدهکار نیست.

***

وقتی آخر ماه میشود کیفم از فراق اسکناس اشک میریزد.

***

 گاهی اوقات "کلیه" امورم درد میکند. 

***

آنهایی که زبانشان دراز است، شخصیتی کوتاه دارند.

***

کشاورز عصبانی بادمجان را زیر چشم میکارد .

***

بعضی از نگاهها صدای قشنگی دارند.

***

قلم کم حرف، عمرش طولانی است.

***

حتی موهایم هم میدانند که پایان شب سیه سپید است.

***

آنقدر در خودم فرو رفتم که سر از قوزک پایم در آوردم.

***

 آدمهای لاغر با "رژیم" مخالفند.

***

فصلنامه پاژ شماره 22 موسسه فرهنگی هنری سرای فردوسی سال پنجم تابستان 95



سه شنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۵ :: 12:21 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
هایکو، کاریکلماتور و اساسا مینیمال نویسی از شیوه‌های نوشتاری است که بی شک تا حدود زیادی با پیشرفت‌های علمی و تکنیکی جهان امروز که بیراه نیست اگر این روزها را قرن اعجاز و ایجاز بنامیم، تناسب و توافق شگفتی دارد. به سبب چاپ سومین کتاب «سهراب گل هاشم» در این رابطه با این هنرمند پرکار مشهدی گفت وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.
  • چه نکاتی را لازم می‌دانید برای خوانندگان شرح دهید؟
سومین کتابم به نام « قلم کم حرف » گلچینی از کاریکلماتورهایم از چهل سال پیش تا کنون را دربرمی گیرد. این اثر در 417 صفحه، با تیراژ 1100 نسخه در قطع وزیری از سوی نشر افراز (ناشر برگزیدۀ تئاتر، ادبیات نمایشی و ادبیّات داستانی 1388) به چاپ رسیده و شاملِ «طنزهای عبارتی» و «طنزهای موقعیت» است. حدود 150 «طنز موقعیّت» این کتاب نیز که برگردانِ آن به دیگر زبان ها، امکان پذیر و برای مخاطبان غیرفارسی زبان، قابل درک و فهم بوده، از سوی دکتر اندیشه قدیریان به انگلیسی و عربی ترجمه شده که چند و چون ترجمۀ آنها نیز در مقدمه وی بر کتاب بیان شده است. همچنین فرشته نمدکلاهی، نرگس محمدی و مجید مهجور با تصویرگری هنرمندانه خود، ترجمانی بصری از منتخب جملات این مجموعه ارائه کرده اند که در نوع خود بسیار زیبا و ممتاز شمرده می‌شود.
  •  استقبال مردم از کاریکلماتور چگونه است ؟
خوشبختانه کاریکلماتور، گونه‌ای است که مورد توجه قشر عظیمی از جامعه ما واقع شده است. کوتاهی این نوع ادبی و سوژه‌های روز آن، مردم را به وجد می‌آورد و مورد توجه ویژه دانشجویان، هنرمندان و سخنرانان است. کاریکلماتور با وارونه و متفاوت کردن معنای کلمات، کمک می‌کند که نگاه دقیق‌تری به پیرامون خود داشته باشیم و از «خودکارشدگیِ زبانی» به سمتِ «زبان آگاهی» حرکت کنیم.
  •  این روزها تعداد زیادی از اصحاب قلم به خلق کاریکلماتور همت می‌گمارند؛ ولی چرا بسیاری از آنها در جذب مخاطب به توفیق چشمگیری نمی‌رسند؟
به اعتقاد من، هر نوع تلاش فکری و خلاقیت زبانی برای تولید نمونه‌هایی تازه از این نوع ادبی، ستودنی است؛ اما آنچه که اقبال عموم مخاطبان را به آثار یک کاریکلماتوریست خاص برمی انگیزد، مرهون نگاه دقیق آن کاریکلماتوریست به عنصر زنده و بالندۀ زبان، توأم با چندجانبه نگری او به مباحث گوناگون فلسفی، روانشناختی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. به باور من، کاریکلماتوریستی که قصد دارد خوانندگان بیشتری برای آثار خود ایجاد کند، باید در حوزۀ انسان شناسی، مطالعات وسیع و دامنه داری داشته باشد. انسان، پدیده‌ای چند وجهی است و همین مردمی بودن و مردمی اندیشیدن است که به مقدّمه‌ای برای انعکاس دغدغه‌های نوع بشر تبدیل می‌شود. دکتر اندیشه قدیریان که تجربه‌ای طولانی در تدریس زبان فارسی به غیر فارسی زبانان دارند، استقبال دانشجویان غیر ایرانی خود به کاریکلماتورهای اینجانب را در فرامرزی بودن پیام آنها ارزیابی کرده بودند و همین نکته موجب شد تا برگردانی دو زبانه از منتخب آثارم به انگلیسی و عربی تهیه کنند.
  •  نام کتاب سوم خود را با چه معیاری برگزیده اید؟
در انتخاب نام این کتاب، راه درازی پیمودم و ضمن چند فراخوان عمومی در شبکه‌های اجتماعی، از مخاطبان آثارم خواستم تا نامی را برای این اثر پیشنهاد کنند. فهرستی از نام‌های بسیار زیبا فراهم آمد که هریک، بخشی از ویژگی‌های کتاب را آینگی می‌کرد. در این میان، عنوان «قلم کم حرف» برگرفته از جمله «قلم کم حرف، عمرش طولانی است»، بیش از سایر نام‌ها مناسب به نظر رسید؛ زیرا از سویی به کوتاهی ژانر کاریکلماتور اشاره داشت و از سوی دیگر، ماندگاری طولانی این قبیل جملات را در ذهن و زبان مردم تداعی می‌کرد.
  •  توصیه شما به جوانانی که دوستدار خلق کاریکلماتور هستند چیست؟
از وقتی که اینترنت وارد زندگی مردم شده خیلی‌ها در سراسیمگی سرعت، کم حوصلگی و تنوع، محصور شده اند؛ در این میان، کوتاه‌نویسی بسیار مورد توجه قرار گرفته است و انتشار بیش از 100عنوان کتاب از سوی کاریکلماتوریست‌های خوب کشورمان در 20 سال اخیر، ذائقه کتابخوانان را به سمت مطالعه این آثار سوق داده است. توصیه من به جوانان علاقه‌مند  این است که با مطالعه کتب مذکور و انتخاب سبک نوشتاری خود، علاوه بر اهتمام در حفظ خصیصه شوخ طبعی و تبسم‌برانگیزی جملات، به زیبایی و ارزشمندی پیام مندرج در آنها نیز توجه کنند. کاریکلماتور یک گونه ادبی است و شاید به همین دلیل است که در سالیانِ اخیر، شمارِ قابلِ ملاحظه‌ای از پایان نامه‌های مقاطع تحصیلات تکمیلی در رشته‌های «زبانشناسی همگانی» و «زبان و ادبیات فارسی»، تحلیل و دسته‌بندی زبانی و موضوعی این ژانر پرطرفدار را در دستور کار قرار داده اند. کاریکلماتور، الگوی باریک بینی، سنجیده گویی و ایجاز است؛ سخنی است که در عینِ کوتاهی، تأثیراتی بالابلند و عمیق بر ذهن و نگاه مخاطب می‌گذارَد. این گونۀ ادبی، بسیار هوشمند و زمانه شناس است و با سرعت زندگی بشر در عصر حاضر، تناسبی بارز و خیره‌کننده دارد و می‌تواند در زمانی اندک، درونمایه‌هایی ژرف و تأمّل برانگیز را به مخاطبانش منتقل کند. پس به همه جوانان علاقه مند به این نوع ادبی، توصیه می‌کنم تا برای خلق چنین جملاتی، بینش خود را در رویارویی با موضوعات گوناگون زندگی وسعت دهند و قابلیت‌های زبان مادری‌شان را برای تبیین موجز و هنرمندانه آن موضوعات بشناسند.
  •  سخن پایانی شما با علاقه‌مندان آثارتان چیست؟
آرزو دارم حال که مشغله فراوان مردم، در کنار برخی دیگر از معضلات، سرانه مطالعه در میهن عزیزمان را به حد نگران‌کننده‌ای تنزل داده، برنامه ریزان فرهنگی و ناشران برگزیدۀ کشور چاپ آثاری از این دست را مورد حمایت ویژه قرار دهند تا به پشتوانه ایجازی که در سرشت کاریکلماتور وجود دارد، انس و الفت دوباره‌ای میان مردم و کتابخوانی به وجود بیاید. شادروان عمران صلاحی در مورد کاریکلماتور می‌گوید: «کاریکلماتور کتابی است که می‌توانید آن را از هرکجا دلتان خواست بخوانید و لذت ببرید حتی از آخرش». از شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم نیز می‌خواهم که در صورت امکان، تدبیری اتخاذ کند تا پیرو رشد چشمگیر کاریکلماتور در حوزه کتاب، نشریات دوره ای، روزنامه‌ها و شبکه‌های مجازی، و نیز بالا رفتن شمار مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه‌های تحصیلات تکمیلی مرتبط با آن، یک یا 2 واحد آموزشی با محوریّت تحقیق در ساخت و درونمایه این نوع ادبی به سرفصل دروس رشته‌های زبان و ادبیات فارسی و زبان شناسی همگانی افزوده شود. امیدوارم «قلم کم حرف»، انبساط خاطر خوانندگان عزیز را به دنبال داشته باشد و علاوه بر فارسی زبانان گرامی، مورد پسند مخاطبان انگلیسی و عربی‌زبان نیز واقع شود.
 
 
روزنامه همشهری یکشنبه 16آذرماه 1395 شماره 6980چاپ


جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ :: 13:30 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
کاریکلماتور ، به اندیشه واداشتن مخاطبان

 

هنر کاریکلماتوریست این است که با پردازش های سنجیده ، سوژه ای معمولی را دستمایه خلق یک هنر زبانی قرار دهد.

 

 همانطورکه روز و روزگار و دنیای مدرن با سرعتی باورنکردنی در حال گذار و دیگرگونی است ،ادبیات هم موازی با این تحولات شگرف سعی در آیینه شدن برای انعکاس این دگردیسی ها دارد.یکی از مولفه های بسیار مهم در هنر و ادبیات امروز ایجاز و خلاصه گویی است که شاید مهمترین عنصر و شناسه ادبیات معاصر مخصوصا در حوزه شعر و داستان باشد.ظهور و بروز داستا ن های کوتاه ،طرح ها و هایکو ها از مویدات این ادعا هستند که همواره در فضای ادبی معاصر جولان داده اند. کاریکلماتور هم از گونه های ادبی و مدرنی است که نسبت به دیگر قالب های نوشتاری نوظهور به حساب می آید اما با همین مدت کم هم که  ازابداع آن می گذرد توانسته گام های بلندی را در راه اعتلای فرهنگ و نقد مسایل اجتماعی بردارد.کاریکلماتور که به روایتی تلفیق کلمه و کاریکاتور است و سعی در بزرگنمایی و یا حقیقی نمایی مسایل پیرامون دارد امروزه دربین جوانان، علاقمندان بی شماری را به خود اختصاص داده است.اما ما برای گفتگو در این زمینه به سراغ "سهراب گل هاشم"  پیشکسوت شناخته شده کشور در رشته کاریکلماتوررفتیم و مباحثی را با این هنرمند خراسانی مطرح کردیم که از نظر گرامیتان خواهیم گذراند.گل هاشم چندین تالیف موفق در حوزه کاریکلماتور دارد و بیش از چهار دهه با مطبوعات در این زمینه همکاری می کند. گفتنی است چندین پایان نامه کارشناسی ارشد و رساله دکترا در مورد آثار او تا کنون به رشته تحریر در آمده است

 

 

**یک کاریکلماتور موفق بیشتر به سوژه مربوط می شود یا به پردازش کاریکلماتور؟

 

به عقیده من ، توفیق یک کاریکلماتور ، بیشتر مرهون پردازش جملات است.

از یاد نباید برد که کاریکلماتور یک هنر زبانی است و عیار طنزهای عبارتی در این گونه ادبی بسیار بالاتر از عیار طنزهای موقعیت است و از این رو ، هنرمندانگی کاریکلماتورهای بیان محور بیش از کاریکلماتورهای سوژه محور،ارزیابی می گردد.

 

هنر کاریکلماتوریست در این است که سوژه ای بسیار معمولی را دستمایه خلق کاریکلماتور قرار دهد، و این مهم ، جز از طریق پردازش های سنجیده امکان پذیر نیست.

 

 

 

**فکر نمی کنید یک مقدار کاریکلماتور دچار تکرار و ایستایی شده باشد؟

 

 کاریکلماتور از زیر بنایی به نام " زبان " برخوردار است و ذاتی پویا و دینامیک دارد، بیداری ذهن یک کاریکلماتوریست با تجربه ، مسلما بدور از خصلت های ایستا خواهد بود.

 

به باور من کاریکلماتور ، بارزترین گونه زبان است که سعی در به جنبش درآوردن فکر مخاطبان دارد ، پس محال به نظر می رسد که خودش عاری از پویایی و حرکت باشد.

 

حرکت جزئی از ذات و جوهره  کاریکلماتور است.

 

 

 

** شما در کاریکلماتور موافق نقد بی رودرواسی و مستقیم هستید؟

 

 یکی از ویژگی های هنری کاریکلماتور، استفاده از آرایه ی ادبی " ایهام " است.

 

این آرایه ، درکنار آرایه  کنایه ، صراحت گریزی و بیان غیر مستقیم انتقادات را موجب می گردد.

 

با این وجود ، در کارنامه من ، هم نقد صریح و بی رودرواسی مشاهده می شود و هم نمونه های متعدد از نقد های تلویحی و غیر صریح.

 

البته نقد ، هنری تخصصی است و ناقد کاریکلماتور باید مطالعه عمیقی در این امر داشته باشد.

 

صدق او نقدی است اندر خدمتت نیکو عیار

 

چند بر سنگش زنی گر ناقدی داری بصیر

 

انوری

 

فکر نمی کنید یکی از معضلات دیگری که کاریکلماتور به آن دچار است خود سانسوری است؟

 

 کاریکلماتور، هم ممکن است همانند دیگر گونه های ادبی ، مبتلا به خود سانسوری شود.

 

اما می توان با کسب مهارت در به کارگیری هوشمندانه از ظرفیت های زبان ، و بهره جستن از آرایه های ادبی ، بسیاری از سخنان " مگو" را گفت.

 

 

 

** آینده و چشم انداز کاریکلماتور را چگونه می بینید ؟

 

 چنان که استاد سیروس شمیسا متذکر گردیده اند ، کاریکلماتور یک گونه ادبی است و رونق آن در سال های اخیر ، بیش از گذشته مشاهده می شود.

 

شمار قابل ملاحضه ای پایان نامه هایی که با موضوع کاریکلماتور و تحلیل ودسته بندی انواع آن نوشته می شود ، این نوید را می دهد که در آینده ای نزدیک , این نوع ادبی دست کم در قالب دو واحد درسی در رشته ی زبان و ادبیات فارسی تدریس گردد و رمز و رازهای هنری نهفته درآن ، مورد باز شناسی واقع شود.

 

 

 

** سخن آخر ؟

 

کاریکلماتور ، الگوی باریک بینی ، سنجیده گویی و ایجاز است.

 

سخنی است که در عین کوتاهی ، تاثیراتی بس عمیق بر ذهن و نگاه مخاطب می گذارد.

 

این گونه ادبی ، با سرعت زندگی بشرعصر حاضر ، تناسب بسیاری دارد و می تواند در زمانی اندک ، نمایه هایی ژرف و تامل برانگیز را به مخاطبانش منتقل کند.

 

پس خوب است که برای خلق و تولید چنین جملاتی ، بینش خود را در رویارویی با موضوعات زندگی ، وسعت دهیم و قابلیت های زبان مادری مان را برای تبیین هنرمندانه آن موضوعات ، بشناسیم

 

و اما چند کاریکلماتوراز سهراب گل هاشم:

 

*کتاب " یار " مهربانی است که با همسرتان هیچ مشکلی ندارد

 

*ریاضی را دوست دارم اما با جبر مخالفم

 

*ساعت لاشه زمان است که بروی دست سنگینی می کند

 

*آدم های خسیس ، عاشق حرف مفت هستند.

 

*زیبایی اش را به لوازم آرایشی اش تبریک گفتم.

 

*آدم های فقیر نه "مشت " دارند و نه "پشت"

 

*تو و من ، تومن ها می ارزیم.

خراسان رضوی ، محمد رضا سر سالاری خبرنگار همشهری

 

روزنامه همشهری یکشنبه 12 اردیبهشت ماه 1395 شماره 6807



سه شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۵ :: 19:30 :: نويسنده : سهراب گل هاشم

بریده کتاب

یکی از فواید ورق خوردن کتاب زندگی، این است که می‌توان فصل جدیدی را آغاز کرد.

چند قدم به حرف حساب/ سهراب گل هاشم

 روزنامه شهرآرا یکشنبه 29 فروردین ماه 95 شماره 1960 صفحه آخر



چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴ :: 12:58 :: نويسنده : سهراب گل هاشم
کاریکلماتور

* آن ها که بلند فکر می کنند، هیچ وقت کوتاه نمی آیند.
 
* نبض کیف پولم در آخر ماه تندتر می زند.
 
* معلوم نیست بی طرف ها از کدام طرف بی طرف هستند.
 
* بعضی ها توی دل تان را خالی می کنند و بعضی ها زیر پای تان را.
 
* بعضی ها فکرشان به جایی نمی رسد و بعضی ها خودشان.
 
سهراب گل هاشم
 
روزنامه خراسان چهار شنبه 4 آذرماه 94 شماره 19129 ( ص همشهری سلام)


درباره وبلاگ

 متولد پانزدهم اردیبهشت ماه سال 1336 هستم
روزگارم بد نیست ، آسمان زندگی‌ام هم صاف و آبی و هم طوفانی و بارانیست.
عاشق طنزم و بزرگ‌ترین آرزویم ، فقرزدايی از شادیست.
در حوزه طنز،بیشتر به کاریکلماتور مهرمی ورزم که گاهی طنزکلمات ، بازی با کلمات و شوخی باکلمات هم نامیده میشود.
کاریکلماتور ، مخاطب‌های آگاه و اندیشمند دارد که آنها را با تبسم وادار به تفکر می‌کند. بسیاری از جملات طنز در نگاه اول یک شوخی ساده و خنده‌دار به‌نظر می‌رسد، ولی اثرات واقعی آن پس از کمی تفکر و شاید تعجب برای مخاطب آشكار مي‌شود.
کاریکلماتور ، زبان گویايی‌ است که شوخی می‌کند، می‌خنداند و به طعنه سخن می‌گوید، به ناهنجاری‌ها و بدی‌ها شلیک می‌کند و گاهی ناملایمات و سختی‌های زندگی را با طنز تلخ بیان می‌کند. دردهای اجتماعی را خوب می‌شناسد و هر اتفاق کوچکی را شاید کمی اغراق‌آمیز با نیشخندی کنایه‌دار مورد توجه قرار می‌دهد و این براستی یکی از جلوه‌های زیبای ادب و هنر معاصر است
برای اولین بار در تابستان 1355 نوشته های من در یکی از روزنامه‌ هاي چاپ مشهد منتشر شد
و از آن تاریخ تاکنون باخیلی از نشریات کشور با امضای : هوای تازه ، حبابی روی آب ، پارازیت و سهراب همکاری دارم ، اولین جلدکتابم تحت عنوان گاه گاهی زندگی شوخی نیست ،مجموعه کاریکلماتور و جملات برگزیده طنز بود که در بهار 86 در تهران به چاپ رسید و دومین جلد به نام چند قدم  به حرف حساب در بهار 89 در نمایشگاه کتاب تهران رو نمایی شد.
سومین کتابم با نام "قلم کم حرف" در آذر ماه 95 توسط نشر افراز در تهران وارد بازار نشر شد و برای اولین بار در ایران بخشی از کاریکلماتورهای این کتاب به انگلیسی و عربی ترجمه شده است.
این وبلاگ، مجموعه‌ ایست از کاریکلماتورها وحرف های بی حساب کوچه پس‌کوچه‌هاي دلم، شاید بتوانم صورتت را بخندانم و مهمان لبخندتو باشم.
پيوندها